یلی خسته شده بودم. از دیدن موزه کاملا راضی بودم و خیلی حس خوبی داشتم. از موزه که اومدم بیرون یه کمی دنبال سرخیو گشتم ولی پیداش نکردم. بعدا فهمیدم سرخیو با همون خانم فرانسوی و دخترهای خوبش همسفر شده! می خواستم برم اتاق ولی متوجه شدم که هنوز برای بازدید از خود کلیسای پیتر مقدس وقت هست. صف کلیسا وحشتاک طولانی شده بود و مثل مار وسط میدون حلقه زده بود. راهی نبود رفتم توی صف و خودم رو با دیدن مردم مشغول کردم. بیشتر توریست ها یا خانوادگی اومده بودن یا با دوست جنس مخالفشون و توی صف همینطور از هم بهره مند می شدند! من هم مثل شلغم نگاه می کردم و آه می کشیدم! چون اگه ما بخوایم دو تایی سفر کنیم به احتمال 99 درصد سفارت ریجکتمون می کنه تازه اگه سفارت گیر نده خانواده ها ویزا نمیدن.
بالاخره نوبت من شد که وارد کلیسا بشم. ورود به کلیسا رایگانه. از بیرون خیلی ابهت نداره ولی وقتی که وارد شدم واقعا کف کردم. خیلی بزرگ و با ابهته. سقف اون بسیار بسیار بلنده و فضای خیلی بزرگی درون کلیسا وجود داره. دیوارها پر از نقاشی های مذهبیه. کف کلیسا با سنگ پوشیده شده. اینجا یه جور گورستان مقدس هم به حساب می اومد. کنار همه ستون های اصلیتندیس های مرمرین خیلی بزرگی از پاپ های درگذشته وجود داشت و نامشون رو به لاتین بالای اون نوشته بودن. اینها در واقع مقبره این پاپ ها هستن. کف زمین هم چند سنگ قبر به چشم می خورد. چند مقبره هم درون دهلیزهایی جا داده شده بودن ودورشون نرده کشی شده بود. اینها مقبره برخی از قدیس ها بودن. مقبره پیتر مقدس پاپ اول هم توی همین کلیسا قرار داره که البته زمانی که من رسیدمزمان زیارت تموم شده بود.
ادامه مطلب ...